قدس آنلاین- پیش از انتخابات ریاست جمهوری امسال، بسیاری از کارشناسان اقتصادی و سیاسی تحولات داخلی ایران، پیش بینی کرده بودند در صورت پیروزی آقای روحانی، در میانه دولت دوم اعتدال، شاهد آغاز مشکلات اقتصادی و اجتماعی در کشور خواهیم بود. حالا پس از تنها چند ماه از آغاز دولت دوازدهم، نشانه های روشن و آشکار این مشکلات پدیدار شده است. مشکلات برخی مؤسسه های مالی، تعطیلی فزاینده کارخانه ها و بیکاری کارگران، ادامه رکود در بازار و مشکل تأمین بودجه جاری کشور توسط دولت، همگی مسائلی است که این روزها مردم با آن دست و پنجه نرم و پیامدهای آن را در لایه های مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی به تلخی درک می کنند. همان کارشناسان، دلیل این پیش بینی را ترکیبی از چند عامل مهم و هم افزایی تاریخی آ نها دانسته بودند.
به باور آ نها مشکلات عمیق اقتصادی پیامد تعلل و ناکارآمدی دولت یازدهم در ادامه نابسامانی های به ارث رسیده از دولت دهم، اتکا و امید شگفت انگیز این دولت به بیرون از مرزها و بخصوص غربی ها به جای تلاش برای ساخت مستحکم پایه های اقتصاد کشور بوده است. فارغ از هرگونه تدابیر عالی بالادستی برای کنترل، مهار و حل این مشکلات، که لازم، ضروری و فوری است؛ نگارنده از یک زاویه رسان های و در جهت مواجهه صحیح با افکار عمومی توسط جریان اصیل انقلابی به یک نکته مغفول در این مورد می پردازد. حل ریش های این مشکلات در اصلاح مبنایی اقتصاد و استحکام ساختار آن نهفته است. این اصلاح جز با اصلاح تفکر دولتمردان و بازگشت قطار تصمیم سازان کشور به ریل صحیح اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی و اصلاح نگرش عمومی جامعه به را ه حل های برون رفت از آن محقق نخواهد شد.
نگرش عمومی جامعه پس از مواجهه با این مشکلات اقتصادی وقتی اصلاح خواهد شد درستی از آن داشته باشند. «روایت» که روایت صحیح، واقع بینانه و علمی از علل و ریش ههای مشکلات اقتصادی کشور خود به خوبی راه حل و مسیر اصلاح را به مردم نشان خواهد داد. اگر افکار عمومی بداند کدام نگاه و شیوه اداره امور، کشور را به این روز انداخته است، مقصر کیست و حتی راه را اشتباه رفته ایم؛ آن وقت مسیر درست را خود در انتخاباتهای آینده برای کشور مشخص خواهد کرد. روایت درست از وضعیت موجود، وظیفه خطیر جبهه رسان های انقلاب است که هیچ متولی هم در این زمینه ندارد و اگر کار بر زمین بماند، بعید است بخش های دیگری از حاکمیت و جریان انقلابی بتوانند این کاستی ها را جبران کنند. بدون روایت درست از ماجرا، برخی تصویر مار را به جای کلمه مار به مردم نشان خواهند داد و نوشتن مرگ بر اسرائیل بر روی موش کها و شعار مرگ بر آمریکا در راهپیمایی ۲۲ بهمن را به دروغ عامل این وضعیت معرفی خواهند کرد. روایت درست از مشکلات، مهمترین و ضروری ترین بخش مدیریت آن خواهد بود و این تهدید بزرگ را برای جمهوری اسلامی می تواند به یک فرصت بزرگ تبدیل کند.
حالا روایت درست از مشکلات پدید آمده چیست؟ مسئول آن چه کسانی هستند؟ آیا غیر از بی اعتنایی تکنوکراتها و دولتمردان شبه قاجاری به توصیه و مطالبه اکید رهبر انقلاب برای حذف وابستگی کشور به نفت در همه دو دهه گذشته است؟ آیا مدیریت اقتصاد کشور در سال های گذشته در دستان کسانی غیر از لیبرا لهای غربگرای وطنی بوده است که حالا برای یافتن مقصر آن بخواهیم به کسانی غیر از آ نها فکر کنیم؟ اصرار بر مذاکره با آمریکا در دو سال پایانی دولت آقای احمدی نژاد و چهار سال اول دولت آقای روحانی به جای اقدام جهادی برای استحکام و ایمن سازی اقتصاد کشور، دلیل روشن تر و قاطع تری برای ایجاد و اوجگیری این مشکلات خودساخته نیست؟
برای پاسخگویی در برابر افکار عمومی، عذرخواهی و کنار هگیری از مسئولیت های چند ده های، چه جریانی جز غربگرایان داخلی را برای میزان قصور و تقصیر می توان نشانه گرفت؟ جریانی که چند بار کشور را با وعده سراب به مسلخ اعتماد به آمریکا و شرکای اروپایی بردند و تشنه و زخمی برگرداندند. این روایت حقیقی را که از یک تجربه عمیق تاریخی در دو سه دهه گذشته است را میتوان به درستی و صحت به افکار عمومی منتقل کرد. آیا جریان رسانه ای انقلاب این توانایی را خواهد داشت؟
*کارشناس مسائل سیاسی
نظر شما